خلاصه داستان: این قسمت ۱۲۱ دقیقهای، بهطور مختصر و منظم، مروری بر داستان ۱۷ قسمت اول سریال است. روایت در این قسمت به صورت خطی و متوالی پیش میرود و تمامی اتفاقات و تحولاتی که در قسمتهای ابتدایی سریال رخ داده، به طور خلاصه و بدون تغییر در جریان اصلی داستان بازگو میشود. این قسمت به بینندگان فرصتی میدهد تا وقایع مهم و لحظات کلیدی سریال را به شکلی فشرده و در یک زمان کوتاه مرور کنند.
خلاصه داستان: رابطهای عاشقانه میان بوکسور سابق «چول مین» و دختری به نام «جونگ هوا» شکل میگیرد. چول مین فردی است که گذشتهای تاریک دارد و از دنیا فاصله گرفته، در حالی که جونگ هوا به آرامی در حال از دست دادن بینایی خود است.
با وجود سختیها، عشق آنها بهتدریج عمیقتر میشود. اما درست در زمانی که رابطهشان به اوج میرسد، گذشته چول مین دوباره سر برمیآورد و سرنوشت آنها را در معرض آزمایش سختی قرار میدهد…
خلاصه داستان: کشور کره پس از رهایی از استعمار ژاپن، به نخستین میدان جنگ سرد تبدیل میشود. در این میان، حضور یک پایگاه نظامی آمریکایی در این سرزمین تأثیر عمیقی بر زندگی سه نوجوان سردرگم داستان میگذارد و سرنوشت آنها را دستخوش تغییر میکند...
خلاصه داستان: کشور کره پس از رهایی از استعمار ژاپن، به نخستین جبهه جنگ سرد تبدیل میشود. در این شرایط، استقرار یک پایگاه نظامی آمریکایی در کره تأثیر زیادی بر زندگی سه نوجوان آشفتهی داستان میگذارد و مسیرهای مختلف و پر تنش برای آنها رقم میزند...
خلاصه داستان: یک روز، دختر دبیرستانی به نام "کیونگ مین" ناپدید میشود. ابتدا شایعاتی مطرح میشود که او از روی پلی به پایین پریده و خودکشی کرده است، اما از آنجا که جسد او پیدا نمیشود و هیچ یادداشت خودکشیای نیز وجود ندارد، نتیجهگیری قطعی دشوار است. مردم به "یونگ هی"، که آخرین نفری بود که شب ناپدید شدن کیونگ مین با او دیده شده بود، مظنون میشوند و به تدریج او را مسئول مرگ کیونگ مین میدانند. یونگ هی هرگز دست از پافشاری بر بیگناهی خود برنمیدارد، اما هیچکس حرفهای او را نمیپذیرد.
زمانی که بالاخره جسد کیونگ مین پیدا میشود، حتی دوستان نزدیک یونگ هی هم از او فاصله میگیرند و او را مقصر میشمارند. در شرایطی که هیچکسی از او دفاع نمیکند و همه او را محکوم کردهاند، یونگ هی تصمیم میگیرد گامی جسورانه و غیرمنتظره بردارد تا بیگناهی خود را ثابت کند و حقیقت پنهان پشت ناپدید شدن کیونگ مین را فاش نماید. این داستان پر از معما و پیچیدگیهای انسانی است که در نهایت منجر به کشف حقیقت خواهد شد.
خلاصه داستان: این فیلم داستان افرادی است که با پیشینهها و داستانهای متفاوت خود به یک هتل میآیند و سرنوشتهایشان بهطور تصادفی در این مکان به هم گره میخورد. هتل، تبدیل به نقطهای میشود که شخصیتها با یکدیگر مواجه میشوند، هر کدام با رازها، مشکلات یا آرزوهای خود، و از این تلاقیها، داستانهای جدید و غیرمنتظرهای شکل میگیرد. در این میان، روابط میان شخصیتها پیچیده شده و در نهایت هتل به محلی برای کشف حقیقت، مواجهه با گذشته و شاید تغییر سرنوشت آنها تبدیل میشود.
خلاصه داستان: زمانی که یک وکیل متهم به قتل شده و دستگیر میشود، تصمیم میگیرد درحالی که در زندان به سر میبرد، با کمک یک کلاهبردار، قاتل واقعی را پیدا کند...
خلاصه داستان: در یک روز زمستانی، هنگامی که یک ببر از باغ وحش فرار می کند، زندگی کیونگ یو (Lee Jin wook) کاملا تغییر میکند. در حالیکه تازه شغلش رو از دست داده، نامزدش اون رو از خونش بیرون میکنه و کیونگ یو با یک چمدان و بدون جایی برای رفتن نامزد قبلی خودش رو که حالا یه رمان نویس شده ملاقات میکند …