خلاصه داستان: آلانور، یک تاجر مدرن و قوی، و ضیا، تاجر اهل آنتاکیا که به سنت ها بسیار پایبنده، در گذشته عاشق هم بودند. به خاطر خانواده هایشان در مقابل این عشق، ناخواسته از هم جدا شدند و زندگی دیگری را آغاز کردند. محمد، نورچشمی مادرش سحر. او پسر بزرگ ضیا هست که قصد دارد در آینده از کار خود دست بکشد. آسلی عاشق رقص، پر از شور زندگی، دختر کوچک ۱۹ ساله آلانور که سال آخر دبیرستان فرانسوی را می گذراند و هر قدم برای آینده خودش را به دقت برنامه ریزی می کند. سالها بعد...
خلاصه داستان: این سریال در مورد زنی جوان به نام پیشنس ایوانز است که مبتلا به اوتیسم میباشد و به عنوان یک کارمند اداری به کار بایگانی پروندههای پلیس مشغول...
خلاصه داستان: این انیمه در مورد دختر جوانی به نام مائومائو است که با پدر داروسازش زندگی آرامی دارد تا اینکه یک روز ربوده شده و به عنوان خدمتکار به قصر امپراتور فروخته میشود. در این میان زمانی که وارثان امپراتوری به شکلی مرموز بیمار میشوند، مائومائو تصمیم میگیرد با همکاری خواجه دربار، از مهارتهای داروسازی خود استفاده کرده تا این معمای اسرارآمیز را حل کند اما…
خلاصه داستان: زمانی که هابک برای پیدا کردن یه سنگ جادویی به زمین میاد از سو آه که یه روانپزشک هست میخواد تا بهش کمک کنه. خانواده سو آه برای نسل ها به خدای آب خدمت کردند اما مشکل اینجاست که خود سو آه اعتقادی به این کار نداره همه چیز وقتی جالب میشود که الهه آب ، خدای باد و خدای کوچک خودشان را نشان میدهند…
خلاصه داستان: گزیده یک قاضی محترم دادگاه خانواده است. اون یه خانم درستکار و قانونمداره که مانع از هم پاشیدن خیلی از زندگی های مشترک شده و بچه های زیادی رو به عشق و محبتی که لایقشون بودن رسونده و همیشه طرف حق و عدالت رو گرفته و فکر میکرد همراه با شوهرش و دو تا بچههاش یک خانواده نمونه هستن و یک زندگی شرافتمندانهای دارن و بعد از این هم قراره یه زندگی شاد و آروم و سرشار از محبت بگذرونن ولی یه روز گزیده تصادفا متوجه چیزی میشه و میفهمه زندگیش فقط قلعه ای از شن بوده…
خلاصه داستان: سال ۱۸۶۳ است، زمان غروب شوگون ها، و ژاپن در آستانهٔ تغییرات انقلابی قرار دارد. خیابانهای پایتخت این کشور را خون مفروش کرده، زیرا برهمخورد سیاسی و افزایش تنشها بین رونینهای بیاصل واگرد و ساموراییهای دولتی، یکی از پرتلاطم ترین صحنههای جنگی این کشور را رقم زده است. نیو، یتیمی جوان، با واقعیتهای تلخ جهان آشنا است، اما نمیتواند از شور و عشقش به عدالت و خواستگاری برای تغییر...
خلاصه داستان: داستان دکتر ایمی لارسن که طی تصادفی حافظه خود را از دست میدهد و باید دوباره از اول دوره کارآموزی را بگذراند تا زندگیاش را از نو بسازد...