خلاصه داستان: سریال پسر و دختر قرن بیستم، داستان سه دختر جوان است که در سومین دهه زندگی شان هستند. یک از آنها یک بازیگر و خواننده برجسته است، دیگری یک مهماندار هواپیماست که به شدت عاشق غذاست و همیشه در رژیم به سر می برد و نفر سوم یک وکیل جوان است. این سه نفر برخلاف ظاهر و موفقیتشان همیشه روحشان درگیر استرس و فشار است. آنها در یک آپارتمان در روستای اوکسو دانگ زندگی می کنند و در تلاش هستند تا آرامش و عشق و صمیمتی که در نوجوانی داشته اند را بار دیگر زنده کنند.
خلاصه داستان: این وب دراما مربوط به دوران کروناست زمانی که زندگی روزمره به صورت آنلاین و غیرحضوری شکل میگیرد و به دانش آموزانی میپردازد که بصورت مخفیانه برای ارزیابی در آکادمی آفلاین رشد و عشقورزی شرکت میکنند…
خلاصه داستان: گونگ ریونگ، پزشک زنان و داماد آینده یک خانواده ثروتمند، برای انجام یک ماموریت سری بهعنوان گردشگر به ایستگاه فضایی میرود. در آنجا با ایو کیم فرمانده ای کمالگرا و تیمش هممسیر میشود…
خلاصه داستان: سریال چاله؛ زندگی روزمره کارکنان مرکز پزشکی پیتسبرگ را به تصویر کشیده است که به صورت شبانهروزی برای نجات جان بیماران در یک بخش اورژانس شلوغ و کمبودجه فعالیت میکنند و…
خلاصه داستان: این سریال، داستان روزنامه نگاری محترم و شرافتمند به نام آنا ماتسودا را روایت می کند که با تکیه بر باورهایش، در جهت کشف حقایق گام برمی دارد. هنگامی که آنا اطلاعاتی را در مورد جرائم و رسوایی های برخی از سیاستمداران کشور ژاپن بدست می آورد، تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا فساد حاکم بر این کشور را افشا نماید و...
خلاصه داستان: پرونده قتل همزمان دو نفر در سوئد در سال 2004 پس از گذشت شانزده سال به دست یک نسب شناس حل می شود. این اولین بار در اروپا است که معمای یک قتل از طریق پژوهش های نسب شناسی حل می شود
خلاصه داستان: مت مردی سرسخت است که همسرش را از دست داده و صاحب یک گاراژ ماشینهای کلاسیک میباشد. در این میان هنگامی که دختر مت که از همسرش جدا شده به همراه فرزندان نوجوانش به خانه او میآید، زندگی مت کاملا تغییر کرده و…
خلاصه داستان: داستان این سریال درباره پسر جوانی به نام عمر آدماوغلو است که به همراه خانواده مذهبی و سنتیاش در یکی از قدیمیترین محلههای استانبول زندگی میکند. پدر او پیشنماز مسجد است و عمر نیز مؤذن آن مسجد است. عمر همچنین شغلی به عنوان معلم پارهوقت در مدرسه ابتدایی محله دارد. ماجرای سریال با ورود غمزه به زندگی عمر آغاز میشود. این زن از همسرش جدا شده است و به همراه پسرش به این محله آمده است. پسر غمزه به مدرسه عمر میرود و طولی نمیکشد که غمزه و عمر عاشق هم میشوند. اما بدون شک رشاد، پدر عمر، با رابطه این دو نفر مخالف است و موانع متعددی جلوی پای آنها میگذارد.
خلاصه داستان: پس از وقوع یک حادثه، تنشهای داخلی میان یک واحد ضدشورش پلیس افزایش پیدا میکند. این در حالی است که آنها تلاش میکنند کار را از زندگی شخصی خود جدا کرده و…..
خلاصه داستان: وقتی یوکی با یک غریبه خوش تیپ آشنا می شود که به او در قطار کمک می کند، چه نوع رابطه ای شکوفا می شود؟ آیا این می تواند چیزی واقعی باشد؟ یا این احساسات با برف آب می شوند؟