خلاصه داستان: این سریال ورژن ترکی سریال Doctor Foster است. آسیه یک دکتر موفق است و همسرش ولکان یک همسر و پدر فوق العاده است. او، همسر و پسرش یک خانواده ی کوچک و شاد بودن تا این که آسیه روی شال ولکان یک تار موی بلوند پیدا میکنه و دنبال این میفته که ببینه این تار مو به چه کسی تعلق داره…
خلاصه داستان: صنم، دختر جوانی که آرزوی نویسنده شدن دارد، توسط والدینش مجبور میشود بین ازدواجی که از پیش تعیین شده و یافتن شغل مناسب یکی را انتخاب کند. او با عجله در یک کار جدید در یک شرکت تبلیغاتی، به زودی عاشق رئیس خود، کن می شود.
خلاصه داستان: زن و شوهری بعد از چندین سال زندگی مشترک از هم جدا می شوند. پس از آن، مرد ناگهان ثروتمند می شود و با شروع کار همسر سابقش با او، زندگی دوباره تغییر می کند.
خلاصه داستان: داستان NCSI داستان دفتر خدمات مرکز بازجویی جنایی در لس آنجلس است که به پروژه های ویژه و جنایت های حرفه ای رو تحت پوشش قرار میدهد . در این میان دو دوست که از زمان کودکی هم بازی یکدیگر بودند امروزه در این سازمان همکار و دوست صمیمی یکدیگرند . حال این 2 دوست…
خلاصه داستان: داستان سریال کارآگاه سابقی به نام آدریان مانک که دچار اختلال و وسواس از قتل همسر خود شده و در حال حاضر در مرخصی روانی به سر میبرد ، با دوستانش و کمک پرستارش سعی میکند رئیس سابق خود را متقاعد کند که به او اجازه بدهد به اداره پلیس برگردد تا بتواند با استفاده از حافظه و توانایی شگفت انگیز خود دنبال ماجرای قتل همسرش برود و…
خلاصه داستان: فیروزه دختر جوان و زیبایی است که در دانشگاه به تحصیل در رشته معماری مشغول است؛ او خانواده فقیری دارد. مادرش عالیه، خدمتکار و پدرش یاسار، یک کارگر ساختمانی است و خود او هم به صورت پاره وقت کار میکند تا بتواند به خانوادهاش کمک کند.
فیروزه در دانشگاه به صورت کاملا اتفاقی با پسر جوانی به نام ایاز آشنا میشود و بین آنها رابطه عاشقانهای شکل میگیرد. ایاز هم در خانواده فقیری همراه با مادر و خواهر و برادر کوچکترش زندگی میکند؛ آنها مجبورند مکان زندگی خود را مدام تغییر دهند که پدرشان آنها را پیدا نکند، به همین دلیل همیشه مکان ثابتی ندارند. او که اکنون مرد خانواده است و وظیفه تامین خانواده بر عهده اوست از انجام هیچ کاری برای خانوادهاش دریغ نمیکند.
ایاز و فیروزه تصمیم میگیرند که بعد از فارغالتحصیلی با یکدیگر ازدواج کنند اما سرنوشت آنها جور دیگری رقم خورده است. دقیقا قبل از عروسی این دو، روزی ایاز وارد خانه میشود و متوجه میشود که مادرش در دفاع از خود پدرش را به قتل رسانده و حالا او تصمیم میگیرد که این قتل را به عهده بگیرد و … .
خلاصه داستان: سریال درباره روابط ساکنین یک آپارتمان مرموز است. مونا فارغالتحصیل دانشگاه مارمارا بخش روزنامهنگاری است و در روزنامه اینترنتی حوادث کار میکند ، یعقوب نیز در رشته عکاسی از دانشگاه هنرهای زیبای معمار سینان فارغالتحصیل شده است و به عنوان خبرنگار برای روزنامهی اینترنتی حقایق کار میکند ؛ این دو نگاه متفاوتی به حرفه خود دارند اما بنا به تقدیر مسیرشان با هم تلاقی می کند …
خلاصه داستان: عصر روزی که ملیکه اولین حقوقش رو گرفته بود با هیجان ویترین مغازه ها رو نگاه میکرد و برای برگردوندن پسرش کاعان از مدرسه دیر کرد. کاعان که جلوی مدرسه منتظر بود، متوجه یه جوجه تیغی میشه و تا یه پارک دنبال جوجه تیغی میره. در این حین افه، پسر 12 ساله ی طغرل و زینب هم در پارک بود. افه که متوجه میشه کاعان گم شده، سعی میکنه اونو به کلانتری ببره. ملیکه و الیاس هم که دیوانه وار در کوچه خیابون ها دنبال پسرشون میگشتن، خبر خیلی ناگواری میشنون و بعد از اون اتفاق دیگه هیچوقت زندگی دو خانواده مثل سابق نخواهد شد