دستهها برخلاف برچسبها میتوانند سلسله مراتب داشته باشند. به طور مثال شما میتوانید یک دسته به نام موسیقی داشته باشید و برای آن دسته، زیر دستههایی مانند موسیقی ایرانی و یا موسیقی غربی تعریف کنید.
خلاصه داستان: اسکات کالوین در آستانه 65 سالگی است و متوجه می شود که نمی تواند برای همیشه بابانوئل باشد، در حالی که خانواده خود را برای یک ماجراجویی جدید در زندگی در جنوب قطب آماده می کند، به دنبال یک جایگزین مناسب بابانوئل می شود.
خلاصه داستان: "فرانک کسل" پس مرگ خانواده اش آواره میشود و در این حین توسط خلافکاران دیگر نیز مورد حمله قرار میگیرد، حال او در دنیای تبهکاران برای خود نامی بهم زده است و خلافکاران او را "مجازاتگر" می نامند چرا که او میخواهد با هر روشی هم که شده جلوی جرم و جنایات را بگیرد... * آپدیت: فصل دوم به ...
خلاصه داستان: داستان دربارهی یک گانگستر به نام بامپی جانسون است که بعد از گذشت ده سال از زندان آزاد میشود و به منطقهی هارلم برمیگردد تا دوباره کنترل این منطقه را که اکنون در اختیار یک مافیای ایتالیایی است را به دست بگیرد. اما…
خلاصه داستان: آنتونیا یک خبرنگار جوان است که به طور تصادفی یک جاسوس حرفه ای به نام گارسیا را که به مدت چند دهه توسط سرویس های مخفی منجمد شده بود، آزاد می کند و...
خلاصه داستان: وقتی فین والاس رهبر یک سازمان خلافکاری به قتل میرسد، صلح بین دارودستههای مختلف لندن به هم میخورد. حالا شان پسر فین باید کنترل اوضاع را به دست گرفته و انتقام خون پدرش را از قاتلانش بگیرد…
خلاصه داستان: داستان در مورد چیسه هاتوری میباشد که یک عمر زندگی را به غفلت و بدرفتاری و بدون عشق گذرانده است. به دور از گرمای وجود خانواده، او سهم خود از سختیها و بحرانها را به دوش کشیده است. درست زمانی که به نظر امیدی باقی نمانده، رویارویی سرنوشتسازی منتظر اوست. زمانی که مردی با سر جانور به همراه قدرتهای عجیب، او را در حراج برده خریداری میکند. زندگی چیسه دیگر مانند قبل نخواهد بود.
خلاصه داستان: در مجموعه انیمیشنی «اژدهایان: نه قلمرو»، وقتی یک ناهنجاری زمین شناختی بر سطح زمین شکافی به عمق چند کیلومتر ایجاد می کند، دانشمندان از سرتاسر جهان جمع می شوند تا پدیده اسرارآمیز جدید را بررسی کنند. خیلی زود، گروهی از کودکان بازیگوش، محل پنهان شدن اژدهایان را کشف می کنند. اما این رازی است که برای محاف ...
خلاصه داستان: داستان سریال درباره پیرزنی است که در زمان جنگ از کره شمالی به کره جنوبی پناه آورد. او که سالها در انتظار خانواده خود بوده هتلی را تاسیس می کند. جه هون که یک بازیگر ناشناخته تئاتر است در نقش نوه او بازی می کند تا آخرین آرزویش را برآورده کند…