دستهها برخلاف برچسبها میتوانند سلسله مراتب داشته باشند. به طور مثال شما میتوانید یک دسته به نام موسیقی داشته باشید و برای آن دسته، زیر دستههایی مانند موسیقی ایرانی و یا موسیقی غربی تعریف کنید.
خلاصه داستان: نسل پس از جنگ داخلی خانواده داتون به تگزاس سفر میکنند و به قطار واگنی میپیوندند که سفر سختی را به سمت غرب به اورگان انجام میدهد، قبل از اینکه در مونتانا مستقر شوند تا در نهایت به مزرعه یلواستون تبدیل شوند.
خلاصه داستان: جونگ دا جونگ چندین سال است که با هونگ ده یونگ ازدواج کرده است و دو فرزند 18 ساله دارند ، اگرچه که مدت زیادی از ازدواجشان میگذرد و جونگ دا جونگ ، با قلبی گرم برای زندگی اش تلاش میکند اما بحث و دعواهای میان خود و همسرش تمامی ندارد ، طاقت جونگ دا جونگ وقتی تمام میشود که هونگ ده یونگ از کارش اخراج و پلیس به دنبال او میوفتد ، پس دادخواست طلاق میدهد تا از او جدا شود ، از طرفی هونگ ده یونگ که خود را یک فرد میانسال ناامید میبیند و از کارهای خود پشیمان است ، طی اتفاقی ورق برمیگردد و به یکباره جسم خود را در کالبد 18 سالگی اش میبیند درحالی که روحش همچنان سن فعلی اش را دارد تا اینکه...
خلاصه داستان: این سریال داستان نوجوانی به اسم “کلی جنسن” را دنبال می کند که هنگام بازگشت به خانه از مدرسه یک جعبه ی اسرار آمیز با اسمش را در ایوان خانه اشان پیدا می کند. او یک سری نوار های ضبط شده را که توسط “هانا بیکر” ضبط شده بودند را درون جعبه پیدا می کند، دختری که همکلاسی اش بوده و دو هفته پیش خودش را کشته بود. درون نوار ها هانا خاطرات خود را به صورت عاطفی بیان می کند و سیزده دلیل مبنی بر پایان دادن زندگی اش بیان می کند…
خلاصه داستان: وقتی یک جسد در طول یک مهمانی بزرگ از طبقه بالا پایین میآید، افسر رامی از همه شاهدان برای یافتن قاتل سؤال میکند، اما گذشتهای پر از خیانت را کشف میکند
خلاصه داستان: سریال پرنسس بی تاج، داستان زندگی دختری 9 ساله به نام ماسال است که زندگی سختی را در استانبول میگذراند. مادرش یک بیماری قلبی کشنده دارد و ناپدری او یک انسان منفعل و بی تفاوت است. فقط یک جراحی گران قیمت می تواند مادر ماسال را درمان کند، اما بدون هیچ گونه درآمدی، جمع آوری پول به عهده ماسال است. این واقعیت تلخ ماسال را از یک دختر کوچولوی نازنین به یک کلاهبردار بی رحم تبدیل کرده است که حاضر است برای نجات مادرش دست به هر کاری بزند.
خلاصه داستان: کافه پیانو قصه دو دوست صمیمی به نامهای «آوا» و «باران» را روایت میکند. ۲ دانشجوی جوان که سالهاست در ترکیه زندگی میکنند و برای تامین هزینههای زندگی خود به دنبال کار میگردند. «فریبرز» دوست مشترک آوا و باران است و دخترهای قصه به کمک او با فردی به نام «جهان» آشنا میشوند. جهان سالها قبل در کافهای به نام «کافهپیانو» با همسرش «پوران» آشنا شده بود و پس از آن، کافه را به عنوان هدیه اولین سالگرد ازدواج برای او خریده بود.ولی پس از چند سال پوران به دلیل بیماری میمیرد و کافه تعطیل میشود. «جهان» شرطی برای دخترها میگذارد که اگر موفق به انجام آن بشوند، کافه را بدون دریافت پول به آنها می دهدN/A
خلاصه داستان: پسر جوانی که به نام آواتار شناخته می شود باید برای نجات جهان بر چهار قدرت اصلی تسلط پیدا کند و با دشمنی که قصد دارد او را متوقف کند مبارزه کند.
خلاصه داستان: هنگامی که یک کشتی مرموز اروپایی در یک دهکده ماهیگیری در همان نزدیکی فرو رفته است، لرد یوشی توراناگا رازهایی را کشف می کند که می تواند مقیاس قدرت را بر هم بزند و دشمنانش را ویران کند.
خلاصه داستان: در دنیایی مملو از خدایان عجیب و غریب و هیولاهای اساطیر ژاپنی، یکی از دختران آزاده این موجود، اوناری، مصمم است که ردپای قهرمانان قدرتمند علم و دانش را دنبال کند، اما قدرت های منحصر به فرد او هنوز آشکار نشده است.
خلاصه داستان: زنی جوان پیام هایی از یک شماره ناشناس دریافت می کند که ادعا می کند پدر مرحوم او است.این زن در تلاش برای کشف حقیقت، به توطئه بزرگتری برخورد می کند..