دستهها برخلاف برچسبها میتوانند سلسله مراتب داشته باشند. به طور مثال شما میتوانید یک دسته به نام موسیقی داشته باشید و برای آن دسته، زیر دستههایی مانند موسیقی ایرانی و یا موسیقی غربی تعریف کنید.
خلاصه داستان: داستان این سریال درباره اتفاقات جالبی است که در ایستگاه پلیس یکی از شهرهای انگلیس روی می دهد و در آن کاراکتر اصلی فیلم، بازرس فاولر، با شخصیتی احمق و بامزه و کارهای جذاب و خنده دارش به این اتفاقات دامن می زند...
خلاصه داستان: به دوران طلایی خود قبل از وقایع "سرقت پول" برلین و یک گروه تبهکار استادانه در پاریس گرد هم می آیند تا یکی از جاه طلبانه ترین سرقت های او را برنامه ریزی کنند.
خلاصه داستان: لی کانگ هو در یکی از بهترین دانشگاهای پزشکی درس خوانده و فارغ التحصیل شده و در بهترین بیمارستان و در بهترین بخش مغز و اعصاب مشغول به کار است .جاه طلبی وی تا حدیست که دوست دارد تمام تلاش خود را بکند که به مدیر دانشگاه بیمارستان تبدیل شود به هر حال وی با ارشد خود کیم سانگ چول ملاقات میکند که یکی از نابغه ترین دکترها و یکی از مشهورترتین پزشکان اعصاب دنیاست .سو جون سوک یک دکتر است و به زودی یکی از اعضای خانواده لی کانگ هون میشود .یو جی هیو هم یکی از متخصصان مغز و اعصاب است که در یک خانواده با اصالت بزرگ شده و خیلی به کار و درس خواندش اهمیت میدهد اما در عین حال رابطه گرمی با بیماران خود دارد …
خلاصه داستان: داستان در مورد یک پلیس جوان در دهه 60 قرن نوزدهم هست که باید پنج نقطه از شهر نیویورک را کنترل کند اما با توجه به جمعیت بالا و سیاه و سفید بودن جامعه کار او بسیار دشوار هست و…
خلاصه داستان: داستان سریال به رخ کشیدن قدرت میان دو شخص با نفوذ و پرقدرت از دو قطب قانون گذاران و سرمایه گذاران در دنیای امروزه میباشد. دادستانی زیرک و بلندپرواز بنام چاک رودز که سخت به دنبال گیرانداختن و رسوا کردن یکی از بزرگترین و بانفوذترین صندوق داران مالی شرکت های وال استریت در نیویوک بنام بـابی اکسلراد میبا ...
خلاصه داستان: این انیمه روایتگر داستانهای یکی از قهرمان مبارزات سبک وزن به نام ایپو میباشد که برای حفظ قهرمانی خود، ملزم به مبارزه با حریفان سرسخت و حرفهای میشود ....
خلاصه داستان: در حالی که جنگ جهانی دوم شدت می گیرد، تبهکاران سعی می کنند از هرج و مرج به نفع خود استفاده نمایند. اما در شهر هستینگز به لطف کارآگاه “کریستوفر فویل” آنها شانس زیادی ندارد. او به مبارزه با بازار سیاه، سوداگری و قتل می پردازد و از طرفی دیگر پسرش “اندرو” که خلبان نیروی هوایی سلطنتی است با دشمن در میدان نبرد می جنگد…
خلاصه داستان: تو یه دنیا که تحت سلطهی جادو و جادوگرا قرار داره، مَش برندِد جوون و بیجادو یه تهدید برای جامعهی جادوگرا به شمار میاد و باید از بین بره. اون که تنهایی تو جنگل زندگی میکنه، شب و روزش رو صرف تمرینات سنگین بدنسازی میکنه و نتیجهی این کار شده ماهیچههایی که با خود جادو میتونه شاخ به شاخ شه! اگرچه، با لو رفتن هویتش، زندگی آروماش تحتالشاع قرار میگیره و ماش ماجراجوییش برای کسب عنوان «استعداد الهی» رو شروع میکنه؛ عنوانی که در واقع یه نقش قدرتمنده که بقیه رو مجبور به رسمیتشناختن اون میکنه. برای همین منظور و البته برگشتن به زندگی پر از آرامشش...
خلاصه داستان: پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...