دستهها برخلاف برچسبها میتوانند سلسله مراتب داشته باشند. به طور مثال شما میتوانید یک دسته به نام موسیقی داشته باشید و برای آن دسته، زیر دستههایی مانند موسیقی ایرانی و یا موسیقی غربی تعریف کنید.
خلاصه داستان: گزیده یک قاضی محترم دادگاه خانواده است. اون یه خانم درستکار و قانونمداره که مانع از هم پاشیدن خیلی از زندگی های مشترک شده و بچه های زیادی رو به عشق و محبتی که لایقشون بودن رسونده و همیشه طرف حق و عدالت رو گرفته و فکر میکرد همراه با شوهرش و دو تا بچههاش یک خانواده نمونه هستن و یک زندگی شرافتمندانهای دارن و بعد از این هم قراره یه زندگی شاد و آروم و سرشار از محبت بگذرونن ولی یه روز گزیده تصادفا متوجه چیزی میشه و میفهمه زندگیش فقط قلعه ای از شن بوده…
خلاصه داستان: “جزایر ترک” که از خانوادهای با اصل و نسب و قدرتمند میباشد، انتقام خانی که برای دولت کار میکرده و قربانی یک اغتشاش شده است را میگیرد. وی به دلیل مسائل دولتی و امنیت خانوادهاش مُرده جلوه داده شده و زندگی تازهای را شروع میکند. جزایر ترک، در نتیجهی زخمی شدنش در یکی از عملیاتهای خارج از کشور، با دکتری به نام “فیروزه” آشنا میشود. وی هر چقدر هم که دلتنگ همسر و خانوادهاش شده باشد، آگاه است که دیگر نزد آنها باز نخواهد گشت. جزایر که عاشق فیروزه شده و با او خانوادهای جدید تشکیل میدهد، مدتی بعد هویتش فاش شده و مجبور به بازگشت دوباره به زندگیاش در استانبول میشود؛ اما از این اتفاقات، نه خانوادهی جدیدش خبر دارند و نه آن خانوادهاش که سالهاست دلتنگ وی هستند و بر سر مزارش دعا میخوانند. استانبولی که آن را پشت سرش رها کرده بود نیز، به عنوان استانبولی کاملاً متفاوت، مقابلش قرار خواهد گرفت…
خلاصه داستان: زندگی تمام شده از نو میتونه شروع بشه ؟ بعد از اینکه دوست پسر آسیه ازش میخواد بچه رو بندازه آسیه به ناچار اون رو با چاقو میکشه و فرار میکنه . برای آسیه چاره ای جز فرار از محله شون که ازش نفرت هم داره نمیمونه . در حال فرار از زندگی واقعیش خواهر کوچکترش مینه هم آسیه رو همراهی میکنه . به خاطر نداشتن پول سوار ماشین یک پسر از خانواده بسیار ثروتمند ترکیه میشن . راهی که روانه اش میشن اونارو به جایی غیر از اونی که فکرش رو میکنن میبره و سرنوشت ۴ نفر رو تا ابد عوض میکنه . و آسیه وارد زندگی میشه که فراتر از تمام رویاها و آرزوهایش است
خلاصه داستان: دختر جوانِ موفقی که قهرمان المپیک ریاضی است بورسیه میگیرد و وارد دنیای انسانهای متمایز، با فاصله طبقاتی زیاد میشود. او سعی می کند با وجود بی تفاوتی، بی مهری و بی ادبیهایی که او را احاطه کرده، رویاهایش را زنده نگه دارد ولی بی عدالتیهایی که در تمام سلول های زندگیاش رخنه کرده، او را مجبور می کند که دست به انتخابی بزرگ بزند و شیّاد شود…
خلاصه داستان: این سریال داستان کارمندان دفتر افبیای واقع در شهر نیویورک را به تصویر میکشد که با هوش بالا ، تکنولوژی ، آمادگی و مهارتشان آمادهی محافظت از شهر و مردم هستند و همینطور برای مقابله با هر نوع تهدیدی آموزشهای خاصی دیدهاند و…
خلاصه داستان: «دکتر تورن» سریال جدیدی است از خالق «دانتون ابی». داستان این مجموعه در سالهای ۱۸۵۰ اتفاق میافتد و روایت زندگی دختری به نام «ماری تورن» است که از بیست سال قبل و پس از مرگ اسرارامیز پدرش، «دکتر تورن»، عمویش، نگهداری از او را به عهده گرفته. «ماری» سالهای مهمی از زندگیش را در شرکت خانوادهی «گرشام» کار کرده. در حالی که «ماری» به سن جوانی نزدیک میشود و پس از روابطش با خانوادهی «گرشام»، «فرانک گرشام»، که مرد جذاب و خوشتیپی است عاشق او میشود. اما «آرابلا»، مادر «فرانک»، و خالهاش با نگاه تحقیرآمیزی به «ماری» دارند و این باعث می شود دکتر «تورن» برای او فاش کند که آنها از خانوادهی سطح بالایی نیستند.
خواهر «فرانک» به نام «آگوستا»، به خاطر پول و نه عشق، با مردی پیر و خشن ازدواج کرده و «آرابلا» بر خلاف نظر شوهرش، میخواهد برای «فرانک» هم زوج ثروتمندی مانند او پیدا کند و کسی مانند خانم «دانستبل»، از نظر او زوج ایدهآلی برای «فرانک» خواهد بود. خانوادهی «گرشام» با وجود ثروتی که دارند اما به یکی از بیماران سرشناس دکتر «تورن»، به نام «سر راجر اسکاچرد» بدهکار هستند. «سر راجر» فردی است تازه به دوران رسیده، شرابخوار و بداخلاق……
خلاصه داستان: تشکیلات ، نام سریالی اکشن و غمانگیز میباشد که توسط یاووز آلپ آکایدین و کچه ساخته شده است. پس از وقوع یک انفجار تروریستی در آنکارا پایتخت ترکیه، ماموران سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه با به خطر انداختن جان خود، تلاش می کنند نیروهای پشت این حمله را شناسایی و آنها را نابود کنند و…
خلاصه داستان: دزدیدن از ثروتمند و کمک به فقیر، هنوز هم بین مردم یک داستان قهرمانی است یا دیگر قهرمان همهی ما، حتی فقیرترینمان هم، خود پول است؟ فرهان پول رشوهبگیرها، کلاهبردارها و کسانی که با غارت چیزهایی که حقشان نبوده ثروتمند شدند را میدزدد و با آن پول به جوانهای فقیر محلهشان کمک میکند و خرج تحصیلشان را میدهد و به خانوادههایشان کمک میکند ولی یک مرگ غیرمنتظره تمام زندگی او را متزلزل میکند. فرهان وقتی میفهمد نمیتواند بعنوان فرهان با ناحقیها بجنگد، خود را اورهان جا میزند…