خلاصه داستان: هنگامی که دانشمندی نخبه اما غیرعادی به نام دکتر "ویکتور فرانکنشتاین" یک مرد مصنوعی را که خلق کرده را رد می کند، این موجود فرار و قسم به گرفتن انتقام خود را میخورد.
خلاصه داستان: داستان بازماندگان یک سقوط هواپیما در جزیرهای در مناطق گرمسیری مدار راس السرطان را بازگو میکند که پس از صحبتهای سرمهماندار در پرواز بین سیدنی- لس آنجلس در جایی در اقیانوس ارام سقوط میکند. هر قسمت سریال، شامل زندگی هر کدام از بازماندگان در جزیره و قسمتی از زندگی گذشتهٔ او میباشد …
خلاصه داستان: قاضی هیل به علت فشار نخست وزیر برای تبرئه کردن متهمان یک پرونده به میلتون مهاجرت می کند. میلتون یک شهر صنعتی است که کارخانه های پارچه بافی بزرگی در آن قرار دارد. صاحبان این کارخانه ها علناً کارگرانشان را استثمار می کنند. قاضی هیل دختری به نام مارگارت دارد. مارگارت در اولین برخورد با صاحبان یکی از کارخانه ها به نام آقای تورنتون به عمق شقاوت او پی می برد، اما آقای تورنتون به او علاقه مند می شود و سعی دارد که دیر یا زود از خانم مارگارت خواستگاری کند. اما با توجه به جو پارچه بافی روابط آنها تیره تر می شود…