خلاصه داستان: یک نمایشنامه نویس شیکاگو از خود هیپنوتیزمی استفاده می کند تا در زمان سفر کند و با بازیگری که پرتره قدیمی اش در یک هتل بزرگ آویزان است ملاقات کند.
خلاصه داستان: پینگو خود را در موقعیتهای خندهدار و خندهدار میبیند، اما همیشه درسی میگیرد. پینگو روزهایش را با والدین و خواهر بچهاش، پینگا میگذراند و....