خلاصه داستان: ماكس زاندر در مزار خانوادگياش قسم ياد ميكند با نبرد عليه تبهكاران در برابر فجايع بايستد. او وارد بخشي از تشكيلات پليس بين الملل ميشود تا اينكه در يك عمليات غافلگير كننده يكي از بهترين دوستانش را از دست ميدهد. ماكس تظاهر به مردن ميكند تا همچو رويا برگردد و زندگي تنها را انتخاب ميكند و گروهي را تشكيل ميدهد كه تا پايان عمر براي نابودي تبه كاران تلاش كند او يك نقابدار است..