خلاصه داستان: "دختر لاکر سکهای" داستان ایل یونگ رو روایت میکنه، یه نوزاد که سال ۱۹۹۶ توی یه لاکر سکهای توی ایستگاه قطار سئول غربی پیدا میشه. یه گدا اونو برمیداره و اسمش رو ایل یونگ میذاره، ولی وقتی ۱۰ سالش میشه، یه کارآگاه فاسد اونو به زنی که فقط "مادر" صداش میکنن میفروشه. مادر، رئیس یه باند وامخواری و قاچاق اعضای بدن توی چایناتاون اینچئونه، ایل یونگ رو بزرگ میکنه تا یه مأمور وفادار بشه. اما وقتی ایل یونگ با یه زندگی معمولیتر آشنا میشه، وفاداریش به مادر کم میشه و یه جنگ خونین شروع میشه.