خلاصه داستان: "ادموند دانتس" توسط دشمنان خود به اتهامی دروغین دستگیر و در زندانی مخوف حبس می شود. او در زندان با هم سلولی اش "آبه فاریا" که به تصور همگان یک دیوانه است آشنا می شود و به "ادموند" داستان گنجی نهان در یک جزیره کوچک را تعریف می کند. پس از سالها، "آبه" پیر از دنیا رفته و "ادموند" به عنوان یک جسد از زندان فرار می کند و ...