خلاصه داستان: هی یون با اتوبوس به تونگ یونگ، شهری ساحلی در جنوب استان گیونگ سانگ می رود تا با دوست قدیمی خود سونگ سون که خاطرات بسیار خوبی با هم داشتند، ملاقات کند…
خلاصه داستان: یک درام رمز و راز که حول پدری می چرخد که مرتکب یک عمل غیر اخلاقی در تلاش برای نجات زندگی دخترش می شود. سه سال بعد ، اقدامات او به تعقیب او باز می گردد و او را در یک حلقه زمان بی پایان به دام می اندازد.
خلاصه داستان: شین ها ری (Kim Se Jeong) مجرد است. او مدت زیادی است که روی یک نفر کراش دارد اما بعد متوجه می شود که کراش او نامزد دارد. یک روز دوستش، جین یونگ سو (Seol In Ah)، از او میخواهد که به یک قرار از پیش تعیین شده برود و خودش را جای او معرفی کند…
خلاصه داستان: اونی لکومت، فیلمساز فرانسوی-کره ای با الهام از دوران کودکی خود، سفر احساسی یک دختر کوچک که پدرش او را در یک پرورشگاه رها کرده را بازگو می کند.
خلاصه داستان: بوهی ، دانش آموز دبیرستانی که با مادرش زندگی می کند روزی متوجه میشود که پدرش هنوز زنده است. بوهی که احساس بدی نسبت به این موضوع و مادرش پیدا کرده، از خانه فرار می کند و به همراه بهترین دوست خود نوک یانگ می رود تا سرنخ هایی از پدرش جمع کند…
خلاصه داستان: یون یونگ 19 ساله با مادرش زندگی میکند. در حالیکه به طور پاره وقت کار میکند، برای آزمون استخدامی نیز آماده شود. او دوست دارد همانند همسن و سالانش درس بخواند اما بخاطر شرایط مادرش مجبور است اولویتش را کار قرار دهد. تا اینکه حوادث غیرقابل پیش بینی باعث می شوند او به زندان بیفتد…
خلاصه داستان: داستان دو قاچاقچی اسلحه به نامهای هیوک و یانگ که برادر هستند اما از این موضوع بی اطلاعند. هنگامی که این دو موفق به فرار از کره شمالی شدند، برادر کوچکتر هیوک چول را پشت سر گذاشتند. هیوک هیچگاه نتوانست…
خلاصه داستان: کیم وون کانگ بازیکن فوتبالی است که زندگی اش آنطور که انتظار داشت پیش نرفت. او به کشور کوچک تیمور شرقی می رود، جایی که فکر می کند فرصت های زیادی برای او وجود خواهد داشت. یک روز او گروهی از بچه های خیابانی را می بیند که با پاهای برهنه فوتبال بازی می کنند و…
