خلاصه داستان: صفدر از تبعید 10 ساله خود برمی گردد و متوجه می شود که زادگاهش توسط شروری به نام هاشم اداره می شود. اگرچه صفدر سعی می کند او را نادیده بگیرد، تلاش هاشم برای مبارزه ادامه دارد.
خلاصه داستان: فادیمه یک خواننده خیابانی است که با سه دوست نوازنده اش کار می کند. بی خانمان هستند. همانطور که او روی عرشه یک قایق می خوابد، ارول او را پیدا می کند. او صاحب قایق است اما او معتقد است که او کاپیتان آن است. او با یک باند و کیف آنها برخورد می کند ...
خلاصه داستان: مرد ثروتمندی که شرکت دارد، دختر ساده لوحی عاطفه (گوگوش) را فریب می دهد که فکر می کند می خواهد با او ازدواج کند. عاطفه برای یافتن مرد ثروتمند به شمال ایران می رود. پدرش به علی (بهروز وثوقی) 70000 تومان می دهد تا برود و رتو...
خلاصه داستان: فرهاد عاشق شیرین است. او در تاکسی پدرش کار می کند و می خواهد با شیرین ازدواج کند. اما وقتی خسرو پسر دیگری در میان رابطه آنها دخالت می کند و فرهاد باید راهی برای بازگرداندن عشق شیرین پیدا کند.
خلاصه داستان: آهنگری و همسرش در زمینی دور از روستا زراعت می کنند و زندگی می کنند. روستاییان نظر مساعدی نسبت به آنها ندارند و وقتی زن آهنگر در حال زایمان است کسی به او کمک نمی کند.
خلاصه داستان: گل نسا دختری کولی است و قبیله اش در سرزمین مسعود چادر زده اند. او می خواهد که آنها سرزمینش را ترک کنند، اما سرنوشت نقشه های دیگری برای او و گل نسا دارد که آنها را به پاریس می برد.
خلاصه داستان: قاسم (بهروز وثوقی) پس از آزادی از زندان به دنبال دوستش عباس در جنوب می رود. او در آنجا ابتدا با پسری که باعث زندانی شدنش شده دعوا می کند و سپس با یک دختر زری آشنا می شود. اما او می داند که پدرش ...
خلاصه داستان: یک قاتل ایرانی برای کشتن یک مقام سابق ایرانی که در زمان شاه ایران خدمت می کرد به آمریکا فرستاده می شود. شب قبل از ترور متوجه می شود که هدفش (آقای طباطایی) قبلاً توسط یک مسلمان کشته شده است...