ژانر: کمدی

خلاصه داستان: پسر نامرئی؛ فیلمی فانتزی ابرقهرمانی به کارگردانی گابریل سالواتورس است. میکل سیزده ساله، نوجوانی خجالتی و منفور در مدرسه است. او پس از خریدن یک لباس ارزان قیمت متعلق به یک ابرقهرمان چینی؛ متوجه می شود که توانایی نامرئی شدن را دارد…

خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد دو دانش آموز دبیرستانی است: «دیو» که به دنبال برقراری رابطه با دختری دست نیافتنی است، و «ابری» که...

خلاصه داستان: این فیلم که رویدادهای آن در اوایل قرن بیستم میلادی به وقوع می پیوندد، ماجراهای یک رمان نویس جسور به نام ادل بلانسک را روایت می کند و تلاش های او برای پشت سر گذاشتن چالش هایی عجیب و غریب را به تصویر می کشد و...

خلاصه داستان: یک دختر دبیرستانی سال بالایی وقتی می‌فهمد که برخی دوستان خوشگل‌تر و تودل بروترش لقب داف را به او داده‌اند، دست به انقلاب طبقاتی اجتماعی می‌زند…

خلاصه داستان: «نیک» و «رونی» از دوران کالج با یکدیگر دوستان صمیمی بودند، تا اینکه نیک پی می برد رفیق مجردش وان به او خیانت کرده و . . .

خلاصه داستان: "آندرا ساچز" روزنامه نگار ساده ای است که به تازگی فارق التحصیل شده است.او به عنوان دستیار دوم "میراندا پرایستلی" مدیر اجرایی بی رحم و جدی یک مجله مد استخدام می شود. رویای "آندرا" تبدیل شدن به یک رونامه نگار ماهر و روبرو شدن با چالش در شغل حرفه اش است .دستیار اول "میراندا" توصیه هایی درباره طرز رفتارش به "میراندا" می کند...

خلاصه داستان: سیاه شدن؛ فیلمی در سبک کمدی ترسناک به کارگردانی تیم استوری است. هفت دوست سیاه‌پوست برای گذراندن آخر هفته به یک کلبه در جنگلی دور افتاده می‌روند، اما با قاتلی نقابدار روبرو می‌شوند. اکنون باید دید که آیا اطلاعات آن‌ها از فیلم‌های ترسناک به نجات جانشان کمک می‌کند یا نه؟ احتمالا نه!!

خلاصه داستان: پیروزی با افتخار؛ فیلمی کمدی درام به کارگردانی امانوئل کورکول است. داستان بازیگری است که تلاش دارد تا گروهی از زندانیان را برای روی صحنه بردن نمایشنامه «در انتظار گودو» یاری کند…

خلاصه داستان: تای وارنر یک فروشنده اسباب‌بازی ناامید بود تا اینکه همکاری او با سه زن، ایده‌اش را به بزرگترین شوق اسباب‌ بازی در تاریخ تبدیل کرد...

خلاصه داستان: بزرگسالان؛ فیلمی کمدی درام به کارگردانی داستین گای دفا و بازیگری مایکل سرا، سوفیا لیلیس و هانا گراس است. اریک می خواهد یک سفر کوتاه به خانه داشته باشد. اما زمانی که به دو خواهرش می رسد اوضاع تغییر می کند و این سفر به یک اقامت نوستالژیک تبدیل می شود. تمایل او برای اثبات اینکه بهترین بازیکن پوکر شهر است نیز بازگشت او را متوقف می کند. روابط تیره او با خواهرش راشل، و تلاش های خواهر کوچکشان مگی برای احیای رفاقتی که زمانی با هم داشتند، باعث می شود اریک و راشل با واقعیت هایی که وجود دارد، روبرو شوند…