خلاصه داستان: تنگ سان که در کودکی مادرش را از دست داده بود، به همان اندازه که پدرش به او اطمینان داشت، با تکیه بر پدرش بزرگ شد. او که فردی دقیق، بالغتر از سن خود و دارای هوش و استعدادی استثنایی بود، در شش سالگی به آکادمی روئودینگ فرستاده شد تا به رویایش برای تبدیل شدن به یک استاد روح بزرگ دست یابد. در آنجا، تحت هدایت یو شیائو باند، با یتیمی به نام گو شیائو وو آشنا شد و دوستیشان شکل گرفت. آنها با هم سفری طولانی و پرچالش را در مسیر تزکیه آغاز کردند. با گذر زمان، این دو دوست روزبهروز به یکدیگر نزدیکتر شدند و در نهایت پیمانی بستند که تا پایان عمر مانند خواهر و برادر کنار هم بمانند.