
مارول باز یه فرصت طلایی رو به باد داد! کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع قرار بود شروع قدرتمندی برای سم ویلسون (آنتونی مکی) بهعنوان کاپیتان جدید باشه، ولی نتیجه یه آش شلهقلمکاره از ایدههای نصفهنیمه، شخصیتهای فراموششده و یه هالک سرخ کمجون که فقط آخر فیلم پیداش میشه. تو این نقد، فیلمو حسابی زیر ذرهبین میذاریم.

کاپیتان آمریکا یا هالک سرخ؟
مارول سالهاست آرزوی ساخت دنباله هالک شگفتانگیز رو داره، ولی مشکلات حقوقی بروس بنر باعث شد فقط تو فیلمهای گروهی مثل انتقامجویان ببینیمش. حالا این چه ربطی به کاپیتان آمریکا داره؟ انگار خود سازندهها هم نمیدونن! انگار دوتا فیلمنامه رو قاطی کردن و با عجله جمعش کردن.
کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع، سیوپنجمین فیلم دنیای سینمایی مارول (MCU)، بیشتر درباره هالکه تا سم ویلسون. انگار فیلمنامه قدیمی هالک ۲ رو از آرشیو درآوردن و با تکههای نخستین انتقامجو قاطیش کردن. ارزششو داشت این پروژه خاکخورده رو بعد ۲۰ سال زنده کنن؟ معلومه که نه!

فیلم دنبالهایه برای سریال فالکون و سرباز زمستان (۲۰۲۱) و سهگانه کاپیتان آمریکا (۲۰۱۱، ۲۰۱۴، ۲۰۱۶) با بازی کریس اوانز. داستان حول درگیری آمریکا و ژاپن بر سر آدامانتیوم و انتقام ساموئل استرنز (تیم بلیک نلسون)، یه شرور جهشیافته، از رئیسجمهور جدید، تادئوس راس (هریسون فورد)، میچرخه. ولی کی یه شخصیت فرعی قدیمی رو یادشه که حالا شرور اصلیه؟ یا کی یادشه راس یه دختر به اسم بتی داشت؟ همهچیز تو چندتا دیالوگ شتابزده گم میشه.
اگه این فیلم سالها پیش فقط درباره هالک بود و فلشبک درست داشت، شاید بهتر میشد. هریسون فورد تو نقش راس میدرخشه و تنها دلیل تحمل فیلمه. با جایگزینی ویلیام هرت، خشم و صداقت به هالک سرخ داده، ولی حیف که این هیولا فقط چند دقیقه پیداشه.

سم ویلسون: کاپیتانی بیرنگ
سم ویلسون از استیو راجرز پیشپاافتادهتره. جلوههای بصری افتضاحن، دیالوگا انگار توسط یه هوش مصنوعی خراب نوشته شدن، اکشنا کسلکنندهان و جوکای احمقانه تمومی ندارن. فیلم بیرحمانه از سرباز زمستان و جنگ داخلی کپی کرده. اینجا هم یه تیم با کاپیتان، رفیق سربازش و بیوه سیاه داریم که با شروری روبهرو میشن که همهچیزو دستکاری میکنه. حتی سعی کردن دیالوگ نمادین «تازه شروع کردم» رو برای سم بسازن، ولی مکی، اوانز نیست و این فیلم همون موفقیتای قبلی رو نداره.
میتونستن داستانو روی آیزایا بردلی، سرباز آزمایشی دولت، بسازن که درام عمیقی داشت. ولی فیلمنامه انقدر بیجونه که اصلاً معلوم نیست آیزایا کیه یا چرا برای سم مهمه. فقط کسایی که سریال فالکون و سرباز زمستان رو دیدن، یه کم سرنخ دارن.

انحطاط مارول و هالیوود
این فیلم اصلاً فیلم نیست؛ یه مجموعه تریلر گسستهست. سم ویلسون تو فیلم خودش یه مهمون شده! هریسون فورد همهچیزو میدزده و حتی شاهین جدید از مکی جلو میزنه. مشکلات مارول همیشگیه: تولید انبوه، محافظهکاری و ابتذال. هالیوود امروز دیگه نمیتونه آثار عمیق، جسور یا حتی سرگرمکننده بسازه. قهرمانای قابلتعویض، شرورای بیمزه، جلوههای بصری ارزون و داستانای ملالآور، نشوندهنده خلأ خلاقیته.
فیلم میخواد تریلر سیاسی باشه، ولی زیر سناریوی بیرمق، بازنویسیای تست مخاطب و شخصیتای بچهگونه برای فروش اسباببازی له شده. برای فهم ارجاعات خودشیفتهوارش، باید ۳۴ فیلم و یه سریال دیده باشی! کارگردان، جولیوس اوناه، که قبلاً لوس (۲۰۱۹) رو ساخته بود، سعی کرده با تدوین آرومتر، کارو نجات بده، ولی نمیتونه این حقیقتو بپوشونه: داستان وجود نداره، شخصیتا کاریکاتورن و پوچی تنها چیزیه که میمونه.

فانتزیترین بخش فیلم، رئیسجمهور آمریکایی با وجدانه! این نشون میده هالیوود چقدر از واقعیت دوره. تو کشوری که مککارتیسم و ترامپو زایید، این خیال خام یه ناهنجاریه. حتی استخدام فورد هم نتونست اعتبار بخره. فورد تو فیلم تنهاست و پوچی اطرافشو پررنگتر میکنه.
کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع نمونه انحطاط ماروله: سناریوی بیمایه، شخصیتای یکبعدی، جلوههای ناجور، دیالوگای احمقانه و پیام سیاسی بچهگانه. این فیلم فقط برای فنای کمتوقع MCU ساخته شده که با نوستالژی و ارجاعات گنگ راضی میشن. هالیوود، تو چرخه محافظهکاری و خلأ خلاقیت، سینما رو به پارک موضوعی برای یه عده خاص بدل کرده. میلیونها دلار خرج میکنه تا با پلشتی هنری و ایدئولوژیک، نهفقط سینما رو تحقیر کنه، بلکه ثابت کنه حتی ستارهای مثل فورد نمیتونه این پوچی رو بپوشونه.

