خلاصه داستان: بهم میگن قویترین جادوگر ارتش اهریمن. Ike، اهریمنی است که توانایی فتح یک قلعه را بهتنهایی دارد. از بین بردن دشمنانش با قدرت جادویی شگفتانگیزش، او بیشک هیولایی است که هم دوستان و دشمنانش از او میترسند. هرچند او یک رازی دارد که نمیتواند آن را با بقیه اهریمنها به اشتراک بگذارد. «من در اصل انسانم.» با استفاده از دانش عصر مدرن تلاش میکند تا رازش را مخفی نگه دارد و در چشم همه به قوی ترین عضو ارتش اهریمن و فرمانروایی بسیار قدرتمند تبدیل میشود.