خلاصه داستان: ریچارد، یک لکلک، که در زمستان در یک دریاچه بزرگ در شمال آفریقا اقامت دارد، از اینکه به او اجازه داده نمیشود که دستهی لکلکها را به خانه رهبری کند، عصبانی میشود. او به سفری مستقل میرود و در طول مسیر با خطرات و ماجراجوییهای زیادی روبرو میشود...